امروز ۸ ساعت کلاس داشتم و الان سرم داره میترکه و با قرص و قهوه فعلا سر پا هستم..نمیدونم تا آخر شب چی میشه🤦♂️🤦♂️دعا کنین نمیرم
بیش از 100 هزار نفر در جنوب کالیفرنیا دستورتخلیه گرفتندامروز صبح ساعت ۷:۳۰ پاشدم خوابم میومد و کلاسمو پیچوندم و خوابیدم تا ۱۳:۳۰..بعدش با زارعی کلاس داشتم..خیلی چرت و پرت میگه...بعدش ناهار خوردم و فیلم دیدم..با حسنا و نگار و فرزانه چت کردیم...به آگاپور پیام دادم خندیدیم😂😂و هنوز بعد دو هفته سفارش کتاب کتابم نیومده و هفته دیگه امتحان دارم😑
🐸
امروز سالگرد علیرضا بود...یک سال شد...ولی نرفتم
سخته بخوام برم...
هر وقت میرم تا چن روز اعصابم خرده...
حیف...
ولی همه بسته بندی و اعلامیههاشو جمع کردم...نمیدونم چرا ولی حس میکنم باید انجام بدم...
اگه خواسی حس الانمو درک کنی بزن رو اینجا...
🐸
امروز کاری نکردم فقط با نگار و حسنا غیبت سینا رو کردیم🤣🤣🤣🤣همون که رید تو تولد نگین...
نگار دوست حسناس و خیلی شخصیتش جالبه...با اینکه تا حالا ندیدمش ولی حس غریبگی ندارم باهاش..راسی مثکه عاشق سینا شده🤣🤣خدا بخیر کنه...
🐸
امروزم طبق معمول کاری نکردم...هفته دیگه امتحان دارم و هفته پیش کتاب سفارش دادم ولی هنوز نیومده...الان نشستم تو مجازی میچرخم و قهوه میخورم...چقد زندگی کسل کنندس...دلم یه هیجان میخواد...مثلا مرضیه اینا یا حسنا اینا بیان شیراز😑☹لعنت به فاصله...
🐸
امروز واقعا این کلیپ دختر آبادانیه رو که تو توییتر بود رو دیدم واقعا اعصابم خرد شد...موضوع دیگهای ندارم که بگم..🐸
امروز ظهر بیدار شدم چون گفتم دیروز کلاسام زیاد بود..
چن روز پیش تو چالش ندا یاسی یه نفرو دیدم کپی عُباس بود..عُباس پسردایی مادربزرگمه://// ولی رابطش با خونوادمون صمیمیتر از نسبتشه..بعد امروز عکس اون طرفو گذاشتم کنار عکس عباس و فرستادم واس حسنا...اونم فرستاد واس عباس🤣🤣حالا عباس گیر داده بود پیجش چیه😂😂...حس میکنیم که اون خود عباسه و لو رفته😂😂اگه باشه مث بمب صدا میکنه😌ولی لو نمیدم اخاذی میکنم ازش🥺کاش راست باشه..هیییی
پ.ن:تو این چن روز نتیجه گرفتم اُکالا از اسنپ فود بهتره
پ.ن۲:بدبخت صدیقه و الهام و الههی باز
پ.ن۳:برای یک هوو
🐸
امروز صبح ساعت ۷:۳۰ پاشدم واس کلاس ۸ اما نمیدونم چی شد خوابم برد:////////
در مورد عکس هاامشب تولد نگین دعوت بودم..خیلی خوشحال بودم از دیشب ^__^
در مورد عکس هاتعداد صفحات : 1